ده سـوال از استفن هاوکینگ
فیزیکدان سرشناس اخیراً کتاب جدیدی به نام «طرح بزرگ» منتشرکرده است. دراین جا استفنهاوکینگ به سوالهای خوانندگان مجلهی تایم پاسخ میدهد:
س- اگر خدا وجود ندارد پس چرا باور به وجود او تقریباً جهانگیر است؟
ج- من ادعا نمیکنم که خدا وجود ندارد. خدا نامی است که مردم برای دلیل وجود ما دراینجا گذاشتهاند. اما من فکر میکنم این دلیل بیشترقوانین فیزیک است نه این که یک نفر وجود داشته باشد که بتوان با او ارتباطی شخصی برقرارکرد.
س- آیا کیهان پایانی هم دارد؟ در این صورت آنسوتر از آن پایان چیست؟
ج- مشاهدات نشانگراین است که کیهان با سرعت روزافزونی در حال گسترش است. این گسترش تا ابد ادامه خواهد داشت و کیهان خالیتر و تاریکتر خواهد شد. گرچه کیهان پایانی ندارد اما در بیگ بنگ آغازی داشته است. ممکن است کسی بپرسد قبل از آن چه بوده؟ پاسخ این است که هیچ. همانگونه که جنوبیتر از قطب جنوب جایی وجود ندارد، قبل از مِه بانگ نیز جایی وجود نداشته.
س- فکر میکنید تمدن بشر آنقدر باقی خواهد ماند تا جهش به عمق فضا امکانپذیر شود؟
ج- فکر میکنم شانس خوبی داریم بقایمان آنقدر ادامه داشته باشد که منظومه شمسی را به زیر یوغ خود بکشیم. اما در منظومه شمسی هیچ جایی مناسبتر از زمین (برای زیست انسان) وجود ندارد، بنابر این روشن نیست که اگر زمین را تخریب کنیم بتوانیم بقایی داشته باشیم. برای بقای خود در دراز مدت باید به ستارگان دست یابیم که زمانی دراز تر خواهد خواست. بگذارید امیدوار باشیم که تا زمانی چنین دراز بقا یمان ادامه خواهد داشت.
س- اگر میتوانستی با آلبرت اینشتین حرف بزنی به او چه میگفتی؟
ج- از او میپرسیدم چرا به (وجود) سیاه چالهها باورنداشت؟ معادله میدانی تئوری نسبیت او حاکی از این است که یک ستاره بزرگ یا ابری از گاز بر خود فرو میریزد و یک سیاه چاله تشکیل میدهد. اینشتین از این امر آگاه بود اما به نوعی خود را متقاعد میکرد که همیشه چیزی مثل یک انفجار توده را از هم میپاشد و مانع ایجاد سیاهچاله میشود. اما اگر انفجاری اتفاق نیفتاد چه؟
س- چه کشف یا پیشرفت علمی را دوست دارید در زمان حیات خود شاهد باشید؟
ج- دلم میخواهد گداخت هستهای یک منبع عملی تولید انرژی شود. در اینصورت ازیک منبع بی پایان انرژی بدون آلودگی محیط زیست و بدون گرمایش جهانی برخوردار خواهیم بود.
س- به باور شما بعد از مرگ چه بر سر آگاهی ما میآید؟
ج- من فکر میکنم مغز اساساً یک کامپیوتر است و آگاهی مثل یک نرم افزار کامپیوتریست. (بنابراین) وقتی کامپیوتر خاموش شود نرم افزار کار نخواهد کرد. تئوری وار میتوان گفت که این نرم افزار در یک شبکه بیرنگ (نوترال) بازآفرین خواهد شد. اما این بسیار مشکل خواهد بود زیرا نیاز به تمام خاطرات یک فرد خواهد داشت.
س- با توجه به شهرت شما به عنوان یک فیزیکدان درخشان، چه علائق معمولی ای دارید که ممکن است باعث تعجب مردم شود؟
ج- من از همه جور موسیقی، از پاپ گرفته تا کلاسیک و اپرا لذت میبرم. همچنین به مسابقات (اتومبیلرانی) فرمول یک (فورمیولا وان) همراه با پسرم "تیم" علاقمندم.
س- آیا ناتوانی جسمی شما مانعی درمقابل پژوهشهایتان بوده یا به آن کمک کرده است؟
ج- اگرچه در ابتلا به بیماری موتور نورون بسیار شوربخت بودهام اماتقریباً در همهی جنبههای دیگر بسیار خوش بخت بودهام. خوش شانسی من این است که زمینه کاری من در فیزیک تئوریک است که ناتوانی جسمی اثر آنچنانی در آن ندارد و بخت دیگر من آن است که کتابهایم در جهان این چنین پرطرفدار است.
س- آیا از این که مردم انتظار دارند شما چواب تمام رمزهای (هستی) رابدانید احساس مسئولیتی بزرگ نمیکنید؟
ج- مطمئناً من جواب تمام مشکلات زندگی را نمیدانم. گرچه فیزیک و ریاضیات ممکن است به ما بگویند کیهان چگونه آغاز شد اما در پیش بینی رفتار انسانی کمک زیادی از دست آنان ساخته نیست زیرا در این جا تعداد معادلات چند مجهولی برای حل کردن بیشمار است. من در پیش بینی این که چه چیزی باعث میشود مردم، بویژه زنان، واکنش عصبی نشان دهند، نسبت به دیگران هیچ برتریای ندارم.
س- آیا فکر میکنید زمانی خواهد رسید که مردم هر آنچه را که در حیطه فیزیک است بفهمند؟
ج- امیدوارم چنین زمانی نرسد زیرا من بیکار خواهم شد.